مقالاتی در باره ی اراک و استان مرکزی

  1-بررسی اثرات احداث و بهره برداری از سد 15 خرداد

2-چینه نگاری نهشته های کرتاسه در منطقه هقتاد قله خاور اراک

3-برنامه ریزی کاربری اراضی فضاهای اموزشی شهر اراک و انطبلق آن

با استانداردهای زیست محیطی با استفاده از GIS

4-برخی از اصطلاحات  صنعت قالی باقی درشهرستان اراک

5-بررسی اثرات اقتصادی اجرای طرح های یکپارچه سازی اراضی نمونه :شهرستان اراک

6-عوامل فرهنگی اجتماعی در تقابل و تعامل با محیط زیست مورد مطالعه : اراک

7-مکانیابی شهر صنعتی اراک

8- شناسایی منابع آلاینده و پتانسیل آلودگی آب در تالاب میقان اراک

9-تحلیلی از وضعیت گردشگری روستایی (مطالعه موردی هزاوه ی اراک)

10-کمیجان و بزچلو

11-هنر گیوه دوزی در روستای وفس (کمیجان )

12-باورهای مردم شناختی امامزاده عبدالله و آمنه خاتون شهر اراک

13-برآورد خطر زمینلرزه در استان مرکزی

14-برآورد جنبایی قائم گسلهای استان مرکزی به روش زمین ریخت سنجی.

15-اولین مدرسه دخترانه دولتی اراک

16-تصویر ماهواره ای دریاچه نمک کویر میقان (اراک)

17-شواهد ژئومرفولوژی عملکرد گسل های تبرته و تلخاب در فرو نشست چاله ی میقان (اراک)

18-ارزیابی وضعیت (سلامت)رویشگاه بوته ای کویر میقان

19-زمین شناسی و توان معدنی استان مرکزی

20-زمستان در خنجین وفس اراک

21-تعیین مدل مناسب تنوع گونه ای برای جوامع گیاهی کویر میقان اراک و تاثیر برخی از عوامل اکولوزیک بر آن

22-گیوه(جوراب ) سنجانی ،هنری رو به فراموشی

23-یاد یاران ، دکتر محمد خزائلی   

24- شبنامه ای از عراق(اراک)

25-تحلیل تناسب اراضی برای مکان گزینی پادگان های لجستیک با استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی  مطالعه موردی اراک

26- اشاره ای بر شرح زندگی و آثار میرزا محمد حسین فراهانی

27- نسب نامه قائم مقام

28- یوسف ثانی ، مصر جدید ،سلطان آباد یادگار طراحی شهری در دوره قاجار

29- نمونه ای از نوشته های استاد جلی

30- شاعر همافر عراقی(وفس اراک)

31- آواجی راوی قصه های اراکی

32- دکتر محمد خزائلی ، پولادینه مرد استقامتزمین شناسی و توان معدنی استان مرکزی

33- شواهد ژئو مورفولوژی عملکرد گسل های تبرته و تلخاب در فرو نشست چاله میقان

34- - کارخانه کربلا شد ،شهادت کارگزان صنعتی 5 مرداد 1365اراک (بمباران توسط عراقی ها )

35- مقیاس های اندازه گیری در خنجین وفس اراک

 جهت دریافت مقالات به پست الکترونیکی sabah1349@yahoo.com تماس بگیرید .

1- تاسیس مدرسه ابتدایی و متوسطه مهستی

نخست در سال 1332 هجری قمری (1293 شمسی) دبستان دو کلاسه دخترانه ای به مدیریت خانم شمس الضحی تاسیس شد ، که سه سال دایر و باقی بود و در اواخر سال 1335 هجری قمری (1296شمسی) منحل شد .

سپس در سال 1307 شمسی مدرسه دخترانه چهار کلاسه شمس المخدرات به مدیریت خانم شمس الضحی دادپور دایر شد و تا سال 1309 شمسی توسعه یافته و شش کلاسه گردید. این مدرسه را مدیریت ان بدون برخورداری از کمک مالی دولت و یا کمک مالی از محل دیگری تا آغاز سال 1313 شمسی دایر نگهداشت و در این هنگام به علت عدم موازنه دخل و خرج منحل گردید .

خانم صبیحه گنجه ای (ملکی ) فارغ التحصیل دوره دارالمعلمات طهران ، لبتدا در مهر ماه 1312 شمسی یک کلاس اول متوسطه دخترانه به ذوق و سلیقه شخصی خود با کمک گرفتن از زنان معدود تحصیلکرده عراق ( سلطان آباد) تاسیس کرد . سپس به محض آنکه در فروردین ماه 1313 شمسی مدرسه ابتدایی شمس المخدرات منحل گردید وسایل و اثاث آن را خریداری کرده و از پراکنده شدن محصلات آن در آخر سال تحصیلی 1313-1312 جلوگیری کرده و با حفظ کلاس های 4و5و6 ابتدایی . از فارغ التحصیلان مدرسه ابتدایی شمس الخدرات و محصلات کلاس خود . مدرسه ابتدایی و متوسطه مهستی را با شش کلاس ابتدایی و کلاسهای اول و دوم متوسطه تشکیل داد و برای نخستین بار در عراق(سلطان آباد) مدرسه متوسطه دخترانه دایر نمود .

محل این مدرسه ، ابتدای خیابان عباس آباد ، در اواسط کوچه ای که روبروی شهرداری فعلی (پارکینگ در حال ساخت ) اراک قرار دارد ، در خانه ای دارای ساختمان نسبتا متناسب و اتاقهای کافی بود.

خانم صبیحه گنجه ای (ملکی ) زنی فوق العاده لایق و پر تلاش و علاقه مند به تربیت و بالا بردن تحصیلات دختران عراق می بود و در دوسال دیگری که در این شهر اقامت داشت به تدریج کلاسهای ابتدایی را حذف کرده و کلسهای سوم و چهارم متوسطه را به مدرسه اصافه کرد و ظاهرا در سال 1315 شمسی عراق را ترک نموده به طهران عزیمت کرد . پس از رفتن او کلاسهای ابتدایی مدرسه حذف و کلاسهای دوره متوسطه تکمیل شده و مدرسه مهستی بصورت دبیرستان در آمد و نام آن تغییر یافت .

نخستین دختران عراق که دوره متوسطه را گذرانیدند شاگردان و تربیت یافتگان خانم گنجه ای (ملکی ) بودند. (واعظ زاده ، 1374 ، 85و86)

ادامه مطلب...

(نماینده اولین دوره مردم اراک در مجلس شورای اسلامی)

وطن و خانواده

در ناحیه ای سرسبز و خرم در غرب اراک ،آبادی با صفای سنجان ارمیده است مردمان این روستا از طریق زراعت و دامداری روزگار می گذرانند و با زحمت و مشقت در تکاپوی رزق حلال اند .آنان در ضمن تلاش برای معاش ، به امور مذهبی عنایتی ویژه دارند ، و حرمت مومنین و اهل تقوا را پاس می دارند. از جمله شخصیت های مورد احترام این دیار ،کشاورز پرهیزگاری بود که در کنار همسر خویش سیده ی علویه ، در بین سکنه ی این ناحیه ، زندگی سالمی را آفریده بود . به همین دلیل ، مردم آبادی اورا بزرگ داشته و احترامش را بر خود لازم می دانستند.

ولادت و دوران کودکی و نوجوانی 

شهید علی هاشمی سنجانی بسال 1290 هجری شمسی در سنجان اراک چشم بدنیا گشود . وی در خانواده ای مذهبی و کشاورز مراحل رشد و کمال خویش را آغاز کرد . پدرش کشاورز پرهیز کاری و مادرش سیده علویه که زن دانش دوست و مومنی بود ، نسبت به پرورش اخلاقی فرزندان خود توجه خاصی مبذول می داشت به دلیل علاقه ی بسیارش به حضرت امیرمومنان (ع) اورا ((علی )) نامید ، تا در آینده از جرعه نوشان چشمه جوشان ولایت گردد و راه انسان والا و بزرگ را ادامه دهد. چون این کودک دوران رشد اولیه خود را پشت سرنهاد(1)

 مادرش ابتدا در کودکی وی را به مکتب برای تحصیل علم فرستاد و سپس زیر نظر خود ، اورا تشویق و ترغیب به کسب مدارج علم و فضیلت می نماید . نخستین کسی که علی هاشمی را با مقدمات ادبیات و علوم دینی آشنا ساخت، مرحوم حاج شیخ عطاء الله فقیهی سنجانی بود که در همان روستا می زیست ، هاشمی سنجانی در مدتی کوتاه ، معارف و دانش های ابتدایی را به شایستگی نزد وی آموخت و برای ادامه تحصیل به شهرستان اراک عزیمت نمود

تحصیلات در اراک و قم  

روحانی شهید هاشمی سنجانی در اراک ، سطح را نزد استادانی چون مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد سلطان العلماء ، حجه الاسلام آشیخ جعفر نماینده مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری ، آیت الله سید حسن فرید محسنی(2)و دیگر استادان طی می کند و با درجات عالی از عهده امتحانات برمی آید و برای تکمیل آن عازم قم می شود   .

در قم از محضر مراجع تقلیدی چون مرحوم آیت الله حجت ، مرحوم آیت الله بروجردی ، مرحوم آیت الله گلپایگانی و   آیت الله امام خمینی (ره)، در درس فلسفه و اسفار و فقه و اصول بهره ها می گیرد و در طریق رشد و کمال گامهای بلندی برمی دارد . استفاده از درس چنین استادانی شهید هاشمی سنجانی را روحانی متفکر و متعهد ، عارفی عمیق ، شاعری توانا ، انسانی با تقوی و متواضع و عاشقی دل سوخته نسبت به خاندان ولایت و طهارت می سازد   .

بنا به اظهارات استاد شیخ محمد کاشفی : میرزا علی سنجانی ، ابتدا در اراک مشغول خدمات دینی از قبیل وعظ و ارشاد بود و پس از انتقال آیت الله فرید محسنی به قم ، هاشمی نیز به قم آمد و مشغول تحصیل و تبلیغ شد و در مسجد امام حسن عسکری (ع) و غالبا بعد از نمار جماعت آیت الله شیخ مرتضی حائری مشغول وعظ و ارشاد می شد.وی نیز مورد توجه آیت الله سید محمد رضا گلپایگانی بوده است (.3)

وی اجازات متعددی از حضرات آیات عظام چون مرحوم ایت الله حجت ، مرحوم آیت الله ابوالحسن اصفهانی ، مرحوم آیت الله بروجردی ، مرحوم حکیم ، آیت الله سید عبدالهادی شیرازی ، آیت الله گلپایگانی و حضرت امام خمینی (ره) را در امور شرعیه و فقهی دارا بوده است   .

حضرت آیت الله ابوالحسن اصفهانی در مورد اجازه ایشان چنین مرقوم داشته اند :(4)

  ((  فان جناب العالم الفاضل الثقه المجد المسد المعتقد الشیخ میرزا علی العراقی فمن صرف عمره الشریف فی تحصیل علوم دینیه و تکمیل المعارف الحهفه الهیه))

شهید هاشمی سنجانی پس از مراحل علمی در حوزه مقدس قم ، به درجه مدرسی علوم دینی در حوزه نائل می گردد و چند سالی را به تدریس می پردازد و شاگردان متعهد و متقی نیز تربیت می کند  .

  ادامه مطلب...

تقی که پدر او از پزشکان معروف تبریز بود به سال 1288 شمسی در آن شهر دیده به جهان گشود و دوره تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تبریز به پایان رسانید و سپس عازم تهران شد و دوره تحصیلات پزشکی و تخصص در بیماریهای چشم را در آنجا طی کرد و برای کار و اقامت به عراق (سلطان اباد) آمد .

وی که به (( دکتر تقی خان )9 شهرت داشت چشم پزشک تحصیلکرده عراق و خویشاوند نزدیک برادران ملکی بود . خانه و مطب او در ابتدای خیابان ملک (شهید رجایی ) در تقاطع با کوچه کربلایی محمد آقا قرار داشت ، که قسمتی از بنای قدیمی آن هنوز باقی است .

دکتر تقی ملکی مردی تمیز و منضبط و پر تلاش و بسیار نجیب و با نزاکت بود و در تشخیص و معالجه بیماریهای چشم تسلط و بصیرت داشت . در سالهایی که به علت آلودگی آبها بیماری تراخم شیوع فراوان داشت ، دقت و فعالیت او موجب شد ، بیماران بسیاری درمان شوند و بدین جهت اراکی ها به او علاقه فراوانی داشتند.

او در سال 1326 شمسی اراک را ترک کرد و در تهران اقامت نمود . دکتر ملکی یک دختر و سه پسر داشت ، که در تربیت آنها فوق العاده مراقبت می کرد . پسر بزرگ او دکتر مهدی ملکی (فرهمند )پس از گذرانیدن دوره دانشکده پزشکی تهران ، در پاریس دوره تخصصی چشم پزشکی را طی کرده و اکنون از چشم پزشکان سرشناس تهران است .پسر دوم و سوم وی یکی مهندس نفت و دیگری مهندس ساختمان می باشد . دکتر تقی ملکی در سال 1348 شمسی در تهران در گذشت . (واعظ زاده، 1374، 134و135)

عزالدین تنها فرزند آقا ذبیح الله ابطحی در تیرماه 1301 شمسی در عراق (سلطان آباد) در کوچه نقاشها متولد شد . کوچه نقاشها در انتهای کوچه کربلایی محمد آقا قرار دارد و با آن تقاطع است کوچه کربلایی محمد آقا از ضلع رشقی باغ ملی (میدان شهدا) و نزدیکی خیابان ملک (شهید رجایی) آغاز شده و تا اول کوچه باغها امتداد دارد .

بنابراین کوچه نقاشها در انتهای کوچه کربلایی محمد آقا و ابتدای کوچه باغها و نزدیکی جو بالا (جوی بالا) واقع شده و آن را می توان هم جز محله منق آباد و هم جز محله عباس آباد بشمار آورد.

این کوچه به جهت آنکه خانه ی آقا ذبیح الله ابطحی و برادرش آقا اسدالله ابطحی و خانه آقا شیخ محمد ابن جلال سه نقاش مشهور فرش در مجاورت یکدیگر ، در آن قرار داشت ، به کوچه نقاشها معروف بود که بعدا نام آن به کوچه ابطحی تغییر یافت .

عزالدین به سن هفت سالگی در سال 1308 شمسی در کلاس اول ابتدایی مدرسه دولتی توفیق عراق مشغول تحصیل شد . که مدیر آن محمود ملک زاده و معلم کلاس اول محمد رضا فرشید بود.

عزالدین در سال 1314 شمسی در مدرسه دولتی توفیق ، به اخذ تصدیق شش ساله ابتدایی موفق شد و با تشکیل دبیرستان پهلوی در آن به تحصیل دوره اول متوسطه پرداخت و پس از سه سال گواهی نامه سیکل اول متوسطه را در سال 1317 شمسی بدست آورد .

سپس در همان سال برای تحصیل در سیکل دوم وارد دبیرستان صمصامیه شد ،که مدیریت آن به عهده حمید داوران بود و دبیران برجسته آن زمان اراک از جمله آقا حسن فرید هزاوه ای ، شیخ علی نخستین ، ابراهیم دهگان (پدر تاریخ اراک) ، هدایت الله قاطان و بروخیم در آن تدریس می کردند.

در سال 1319 شمسی عزالدین با معدل بالا گواهی دیپلم پنجم متوسطه رااز دبیرستان صمصامیه دریافت کرد .در این دو سال نکته جالب و به یاد ماندنی برای عزالدین ، شخصیت والای آقا حسن فرید هزاوه ای و وسعت دانش ریاضی وی و اصرار و تلاش او در تعلیم ریاضیات به محصلان بود.

چون در اراک سال ششم متوسطه (رشته طبیعی) دایر نشده بود ، به ناچار عزالدین به شهر همدان عزیمت کرد و سال ششم طبیعی را در دبیرستان پهلوی همدان طی کرد و بین چهل نفر محصلان آن کلاس ، به لحاظ تحصیل نمرات بالا خصوصا در زبان فرانسه و ریاضیات حائز رتبه اول گردید و موفق به اخذ مدال علمی شد .

عزالین در شهریور ماه 1321 شمسی باشرکت در کنکور دانشکده پزشکی تهران و پذیرفته در آن ، به تحصیل در این دانشکده پرداخت .در آن هنگام رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران یکی از پزشکان برجسته فرانسوی به نام پرفسور ((شارل ابرلین )) بود ، که قبل از آن استادی کرسی آسیب شناسی دانشکده پزشکی استراسبورگ ((فرانسه)) را به عهده داشت.

در دانشکده پزشکی تهران آموزش به عهده عده ای استاد فرانسوی و عده ای استاد ایرانی از پزشکان تحصیل کرده فرانسه از جمله پرفسور یحیی عدل (متخصص جراحی ) ، دکترصادق پیروز عزیزی(متخصص بیماریهای داخلی ) ، دکتر علی وکیلی (متخصص بیماریهای داخلی ) ، دکتر امیر علم ،دکتر وارطان ، دکتر مصطفی حبیبی گلپایگانی (متخصص آسیب شناسی ) ، پرفسور شمس (متخصص چشم پزشکی ) ، دکتر نصرت الله باستان (متخصص چشم پزشکی ) ،دکتر محمد علی ملکی (متخصص بیماریهای پوست ) ، دکتر شرقی (متخصص بیماریهای پوست ) ف دکتر منوچهر اقبال (متخصص بیماریهای عفونی ) بود .

عزالدین دوره شش ساله دانشکده پزشکی را با موفقیت طی کرد و در سال 1327 شمسی موفق به اخذ دره دکتری پزشکی شد .او جزو شاگردان برجسته کلاسهای پزشکی به شمار می رفتع و هوش فوق العاده و قدرت فراگیری او موجب تحسین و شگفتی استادان می شده و آینده ای درخشان برای او پیش بینی می کردند.

دکتر ابطحی نخستین مطب خود را به سال 1328 شمسی در خیابان حصار (پاسداران) دایر کرد و در آن موقع ویزیت او برای هر بیمار مبلغ یک تومان (ده ریال ) بود.

پس از دو سال ، در سال 1330 شمسی محل مطب خود را تغییر داد و به طبقه دوم پاساژ جدید الاحداث اوایل خیابان عباس آباد منتقل نمود. در همین سال در بهداری اراک استخدام شد و صبح ها در درمانگاه بهداری و بعداز ظهرها در مطب به کار پزشکی و درمان می پرداخت .

در سال 1336 شمسی در انتهای خیابان عباس اباد ، خانه ای برای سکونت بنا نمود و قسمتی از آن را به مطب اختصاص داده و از آن تاریخ تاکنون در این محل به کار اشتغال دارد .دکتر ابطحی همانطور که استادانش به درستی حدس زده بودند، از نخستین سال طبابت از پزشکان طراز اول اراک شناخته شده ، و در تشخیص بیماریهای داخلی و بیماریهای بومی شایع در اراک دارای قدرت شگفت اور استثنایی است و اکثر خانواده های اراکی مرهون خدمات پزشکی و درمانی او می باشد .

به اقتضای انسانیت و صداقتی که در وجود اوست ، بین بیماران تفاوت نمی گذارد و مریض را هر کس که هست ، بیماری می داند که باید تلاش و استعداد درخشان خود را برای تشخیص و معالجه بیماری او بکار برد و عامه مردم که این مطلب را دریافته اند به شدت به وی علاقه مند می باشند و پاس اورا نگاه می دارند ، بطوریکه کمتر کسی بین مردم اراک محبوبیت دکتر عزالدین را دارا می باشد.

وی خصلتهای انسانی پدر عارف و بزرگوارش آقا ذبیح الله را به ارث برده و از آغاز جوانی به ثروت و مقام مطلقا اعتنا نداشته و وجودش را وقف خدمت به مردم زادگاهش و تربیت فرزندانش نموده است . دکتر عزالدین ابطحی در سال 1331 شمسی با خانم قدس اعظم ذییحی( فرزند ذبیح الله ذبیحی از بازرگانان فرش اراک ) ازدواج کرده و فرزندان شایسته این دو ، چهار پسر بود به نام های :

1-دکتر مسعود رضا ابطحی : که نظیر پدرش ، پس از گرفتن دکترای پزشکی بلافاصله به اراک مراجعت کرده و از پزشکان این شهر است .

2-مهندس همایون ابطحی : فارغ التحصیل رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف (تهران)و فوق لیسانس سیستمهای کنترل ، از کالج سلطنتی انگلستان .

3-مهندس منوچهر ابطحی : فارغ التحصیل دانشکده نفت (آبادان) و دکتری خود را از کشور نروژدریافت کرده است .

4- مهندس شهریار ابطحی : فارغ التحصیل رشته متالوژی (فلز شناسی) دانشگاه صنعتی شریف ، و دکتر ی خودرا در زمینه متالوژی از کشور نروژ دریافت کرده است . (واعظ زاده ، 1374 ، 136تا146)

  شادروان دکتر ابراهیم مرادیان در سال 1318 شمسی در شهرستان گلپایگان متولد شد کمتر از یک سال داشت  که به اتفاق خانواده اش به شهر اراک مهاجرت نمود. دوران دبستان و دبیرستان را در این شهر سپری نمود.پس از پایان تحصیلات متوسطه در کنکور پزشکی دانشکده پزشکی تهران پذیرفته شد و در سال 1345 ه . ش موفق به اخذ درجه ی دکترا از دانشکده پزشکی دانشگاه تهران گردید. دوران سربازی را در روستاهای محروم شهر اراک و مدتی را در بندرعباس سپری نمود و پس از به مدت سی سال در بیمارستان راه اهن (امیرکبیر) و مطب شخصی خود مشغول خدمت به اهالی شهرستان اراک گردید . او پدری مهربان ، دوستی خوب و پزشکی متعهد و خدمت گزاری صادق برای جامعه بود که به حرف ی خود شدیدا عشق می ورزید و بیش از توان خود به بیماران و نیازمندان جامعه یلری می رساند. در هنگام جنگ تحمیلی و بیباران های وحشیانه شهرهای ایران پیوسته در محل کار خود حضور فعال داشت و خدمت صادقانهاو در مورد رسیدگی به امور مجروحین جنگ تحمیلی مورد تقدیر اولیای امور قرار گرفت . او پزشکی حاذق و سخت کوش بود که تنها با ملاحظات انسان دوستی کمر همت به خدمت همشهریان خود می بست. دکتر ابراهیم مرادیان پس از سی سال خدمت صادقانه خود در اسفند ماه 1376 به علت بیماری ناگهانی عازم تهران شد و پس از مدت کوتاهی دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. مردم حق شناس اراک یکپارچه در مراسم یادبودی که در تاریخ 29/3/77 با حضور پزشکان ، روحانیون ، بازاریان و سایر اقشار مردم در مسجد ((حاج تقی خان )9 برگزار شد شرکت نمودند و یاد و خاطره این خدمتگزار صدیق جامعه را گرامی داشتند . دکتر مرادیان در سال 1379 توسط دانشگاه علوم پزشکی اراک جزء پزشکان نمونه شناخته شده و به خانواده ی نامبرده لوح تقدیر اهدا گردید. (ولاشجردی ،1380،193)

  سید محمد فرزند حاج سید طاهر شهرجردی در 8 تیرماه 1315 شمسی در شهر اراک ، محله حصار ،کوچه سعدی متولد شد . دوره شش ساله ابتدایی را در دبستان هدایت و دوره شش ساله متوسطه را در دبیرستان صمصامی گذرانید و در سال 1334 شمسی دیپلم کامل متوسطه در رشته طبیعی را بدست اورد .

سید محمد در شهریور ماه 1334 شمسی در کنکور دانشکده پزشکی تهران شرکت نمود و با قبول شدن در کنکور ف در آن دانشکده به تحصیل مشغول شد و در سال 1341 دیپلم دکترای پزشکی عمومی را دریافت کرد و بلافاصله در رشته تخصصی چشم پزشکی دانشکده تهران به تحصیل پرداخت و پس اط چهار سال در تاریخ 8 دی ماه 1345 موفق به اخذ دیپلم تخصص در رشته چشم پزشکی گردید. و بعد از ان یکسال و نیم دوره خدمت نظام وظیفه را در شهر کرمانشا بسر برد .

دکتر شهرجردی به جهت دارا بودن هوش سرشار و کوشش در درس و ضایع کردن وقت در سراسر دوران تحصیل شاگردی ممتاز بود و به همین سبب پس از پایان دوره خدمت وظیفه موفق شد از یک دانشگاه معتبر کشور کانادا برای ادامه تحصیل در رشته ی فوق تخصص چشم پزشکی پذیرش بدست اورد و مقدمات سفر خود را هم به ان کشور فراهم نمود ، که ناگهان متوجه یک مشکل پزشکی شهر اراک شد ، بدین شرح ، کهدو سال بود در آن شهر چشم پزشک وجود نداشت و یکی از خواست های مردم اراک ، این بود که چشم پزشکی در آنجا شروع به کار نماید .

سید محمد به درستی و به فراست دریافت که برای مردم زادگاهش می تواند مفید و موثر باشد، بدین لحاظ از تصمیم خود عدول کرده و از مسافرت به کانادا صرفنظر نمود و در شهر اراک به خدمت چشم پزشکی مشغول شد .

دکتر شهرجردی در سال 1347 شمسی در اراک به استخدام شیر و خورشید سرخ در امد که بدان جهت صبح ها در بیمارستان اشتغال داشت و بعد از ظهرها در مطبش که در خیابان عباس آباد نزدیک چهار راه ارامنه دایر کرده بود کار می کرد و از همان ابتدا مردم اراک به کاردانی و توانایی او در درمان بیماری های چشم و جراحی آن پی بردند.

در مدت ده سال از 134 تا 1357 شمسی که در اراک به طور فشرده به طبابت اشتغال داشت ف بهترین و موفق ترین چشم پزشک اراک به شمار می رفت و خدمت بزرگ و پر ارزش او در این ده سال فراموش ناشدنی است .

در سال 1357 شمسی شیر و خورشید سرخ بورس یکساله ای برای دکتر شهرردی در نظر گرفت و او را به کشور انگلستان فرستاد ، که موفق شد در دانشگاه لندن دوره ((فلو شیپ)) را بگذراند و دیپلم فوق تخصص پشم پزشکی را کسب نماید .

پس از بازگشت از این سفر به ایران در بهمن ماه 1358 شمسی دکتر شهرردی ده سال طبابت در اراک را کافی دانستع و در تهران مقیم شد و چون برای تدریس صلاحیت پیدا کرده بود، از سال 1359 شمسی به عضویت هیات علمی دانشگاه پذیرفته شد و در تهران در دانشگاه علوم پزشکی ایران و دانشگاه شهید بهشتی و دانشکده پزشکی قدس به تدریس و آموزش چشم پزشکی پرداخت و مطب خود را هم در تهران دایر کرد .

دکتر شهرجردی در سال 1363 شمسی عازم کشور فرانسه شد و با توقف یک سال در شهر کلرمونت موفق بگذرانیدن ((دوره اشعه )) گردید و پس از مراجعت ، برای نخستین بار در ایران ، وسیله وی عمل جراحی با ((یاگ لیزه )) در بیمارستان طرفه تهران انجام شد.

دکتر سید محمد شهرجردی مردی است دقیق و منظم – تمیز و خوش پوش با عاطفه و خوش قلب و علاقه مند به مردم . وی در سال 1363 شمسی با خانم پری آرم (فرزند مرحوم نصرت الله آرم از آذربایجان های مقیم تهرام ) ازدواج کرده و دارای دو دختر به نام های الناز و ونوس و یک پسر به نام سیروس است .(واعظ زاده ،1374، 146تا148) دکتر در سال 1379 بدرود حیات گفت و در تهران مدفون گشت  .

مقالاتی در باره ی اراک و استان مرکزی
مدارس قدیم اراک (سلطان آباد)
شهید علی هاشمی سنجانی
5- دکتر تقی ملکی
4- دکتر عزالدین ابطحی
3- دکتر ابراهیم مرادیان
3-دکتر سید محمد شهرجردی
2- دکتر عزالدین ابطحی
آشنایی با پزشکان شهر اراک
چشمه آب معدنی اراک
اراک
خانه حسن پور در اراک
[عناوین آرشیوشده]